به گزارش گروه ایرنا زندگی - در سالهای اخیر، نگهداری حیوانات خانگی به یکی از مباحث رایج در جامعه تبدیل شده و علاقه به داشتن حیوانات خانگی، بهویژه در میان نسل جوان، افزایش یافته است. این موضوع که در بسیاری از خانوادهها به چالشی جدید بدل شده، ریشه در عوامل متنوعی دارد که بررسی آن نیازمند دیدگاههای تخصصی است. برای بررسی این پدیده، به گفتوگو با دکتر فاطمه فیاض، فوق دکترای روانشناسی سلامت و عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا، نشستیم تا از منظر روانشناختی و فرهنگی، ابعاد این مسئله را واکاوی کنیم.
علاقه به حیوانات؛ غریزه یا القای فرهنگی؟
دکتر فاطمه فیاض، روانشناس سلامت در ابتدای صحبتهای خود، به اهمیت ارتباط انسان با طبیعت و موجودات زنده اشاره کرد و گفت: «ارتباط با مخلوقات الهی و طبیعت، امری فطری است و در بسیاری از موارد، میتواند تأثیر مثبتی بر رشد روانی و عاطفی انسان داشته باشد. اسلام نیز بر ارتباط درست با طبیعت و مخلوقات تأکید کرده است. اما آنچه در مورد نگهداری حیوانات خانگی اهمیت دارد، رعایت چارچوبها و اصولی است که دین و فرهنگ ما برای این موضوع مشخص کردهاند.»
او ادامه داد: «علاقه به حیوانات بهطور کلی طبیعی است، اما شکلگیری این علاقه در چارچوبهای خاص، مانند تمایل به نگهداری حیوانات خانگی، گاه تحت تأثیر القائات رسانهای و فرهنگی قرار میگیرد.»
فیلمها، انیمیشنها و حتی کتابهای کودکانهای که بهطور مستقیم یا غیرمستقیم به تبلیغ نگهداری حیوانات خانگی، بهویژه سگ، میپردازند، میتوانند تأثیر عمیقی بر ذهن کودکان و نوجوانان بگذارند.
نقش والدین؛ سواد رسانهای و مدیریت علایق
این روانشناس با تأکید بر اهمیت نظارت والدین بر علایق و سلایق فرزندان، گفت: «علایق کودکان و نوجوانان تا حد زیادی تحت تأثیر محیط اطرافشان شکل میگیرد. اگر والدین نظارت کافی بر محتوای مصرفی فرزندانشان نداشته باشند، بهراحتی ممکن است نیازهای کاذبی در آنها شکل بگیرد. این نیازها، که اغلب توسط رسانهها القا میشوند، خانوادهها را با چالشهای تربیتی مواجه میکنند.»
نقش والدین در جهتدهی به علایق فرزندان بهویژه در هفت سال اول زندگی، که پایههای شخصیتی و علاقهمندیهای کودکان شکل میگیرد، بسیار حیاتی است.
او ادامه داد: «برای پیشگیری از این مسئله، والدین باید به فرزندانشان آموزش دهند که چگونه از رسانهها بهطور صحیح استفاده کنند. همچنین، نقش والدین در جهتدهی به علایق فرزندان بسیار حیاتی است. بهویژه در هفت سال اول زندگی، که پایههای شخصیتی و علاقهمندیهای کودکان شکل میگیرد، محیط باید پاک و طیب باشد.»
نیاز واقعی یا کاذب؟
فیاض با اشاره به تفاوت میان نیازهای واقعی و القایی، تصریح کرد: «نگهداری از حیوانات در شرایطی که نیازی واقعی وجود داشته باشد، مانند داشتن سگ نگهبان در خانهباغ یا روستا، کاملاً طبیعی است. اما ایجاد علاقه به نگهداری حیوانات خانگی در آپارتمانها، که اغلب تحت تأثیر القائات رسانهای شکل میگیرد، نیاز کاذب است و خانوادهها باید به ریشههای این علاقه در فرزندانشان توجه کنند.»
فیاض با ارائه توصیههایی به خانوادهها، گفت: «والدین باید علاوه بر افزایش سواد رسانهای خود، به فرزندانشان بیاموزند که چگونه میان نیازهای واقعی و القایی تفاوت قائل شوند. »
تربیت آگاهانه و در چارچوب ارزشهای دینی و فرهنگی میتواند به خانوادهها کمک کند تا در برابر چالشهایی مانند نگهداری حیوانات خانگی، بهتر عمل کنند.
تعادل میان ارزشها و نیاز کودکان به نگهداری حیوانات خانگی
فیاض در رابطه با برقراری تعادل میان ارزشها و نیاز کودکان به نگهداری حیوانات خانگی گفت:«اگر کودکی در خانواده تمایل شدیدی به نگهداری حیوان خانگی داشته باشد، باید سن و مرحله رشدی او در نظر گرفته شود. در هفت سال اول زندگی، معمولاً با معطوف کردن حواس کودک به موضوعات دیگر میتوان این خواسته را مدیریت کرد. »
وی ادامه داد: خانوادهها در این سنین به دلیل ساختار محیطی که ایجاد میکنند، کمتر با این مسئله مشکل دارند. اما در هفت سال دوم، به دلیل فعالتر شدن تفکر و قدرت مذاکره کودکان، ممکن است اصرار بیشتری نشان دهند. در این شرایط، گفت وگو و مذاکره با کودک اهمیت ویژهای پیدا میکند.
او با تاکید براینکه فضای گفت وگوی والدین با کودک نباید تنشزا یا استرسآور باشد، افزود:« در یک محیط امن و صمیمی، باید دلایل و دیدگاههای دو طرف مطرح شود. اگر خانوادهها با نگهداری حیوان خاصی مخالفاند، باید دلایل خود را بهصورت منطقی توضیح دهند و با کودک درباره جوانب مختلف نگهداری از حیوانات صحبت کنند. این شامل بحث درباره نیازهای حیوان، مسئولیتهای مرتبط با نگهداری، هزینهها، زمانگذاری، و حتی مسائل مرتبط با بیماریهای احتمالی است.»
فیاض با پیشنهاد اینکه بسیاری از مواقع، میتوان راهکارهای جایگزین ارائه کرد، توضیح داد:« بهعنوانمثال، اگر فضای خانه اجازه نمیدهد کودک مرغ و خروس نگهداری کند، والدین میتوانند به او پیشنهاد جوجهکشی با دستگاه دهند. این فعالیت نهتنها جذاب و آموزنده است، بلکه میتواند بهعنوان یک فرصت کسبوکار کوچک برای کودک تبدیل شود. این رویکرد، خلاقیت و مسئولیتپذیری کودک را تقویت میکند و درعینحال ارزشهای خانوادگی حفظ میشود.»
او همچنین با تأکید براینکه نیازهای عاطفی و ارتباطی کودکان باید بهطور کلانتر بررسی شود، گفت:«بسیاری از این نیازها ناشی از کمبود ارتباط با طبیعت و محیط اطراف است. خانوادههایی که فرصت تفریح در طبیعت یا برنامهریزی برای گشتوگذار ندارند، ممکن است فرزندانی داشته باشند که نیازشان به شکل شدیدی ابراز شود. در این صورت، باید سعی شود ارتباط کودک با طبیعت به روشهای دیگری تأمین شود. تجربههایی مانند آتش روشن کردن، کوهنوردی، یا سایر فعالیتهای مشابه، میتواند نیازهای ارتباطی کودک با محیط زنده را برآورده کند.»
نگهداری حیوان خانگی یکی از موضوعات متعددی است که میتوان با گفت وگوی صحیح و جایگزینهای خلاقانه مدیریت کرد. نکته کلیدی این است که والدین باید از خواستههای فرزندانشان بهعنوان فرصتی برای آموزش مسئولیتپذیری، تفکر منطقی و سازگاری استفاده کنند، درحالیکه ارزشهای خانوادگی نیز محترم شمرده میشود.
توصیههای کارشناسی برای برخورد با علاقه کودکان به حیوانات خانگی
فیاض تأکید کرد که در صورت اصرار کودک برای نگهداری حیوان خانگی، خانوادهها میتوانند به سمت حیوانات خانگی مجاز و متناسب با ارزشهای فرهنگی سوق پیدا کنند.
هدایت علاقه کودکان به طبیعت و حیوانات، اگر در چارچوبی متعادل و معقول انجام شود، هم نیازهای عاطفی آنها را تامین و هم ارزشهای خانوادگی را حفظ میکندوی در این رابطه گفت: «حیواناتی مانند پرندگان، ماهیها یا حیواناتی که نگهداری آنها از نظر فرهنگی و ارزشی مشکلی ندارد، گزینههای مناسبی هستند. اما پیش از هر تصمیمی، باید با کودک بهطور جدی گفتوگو کرد، شرایط را توضیح داد و او را به مسئولیتپذیری ترغیب کرد.»
فیاض با اشاره به اهمیت نظارت بر محتوای رسانهای کودکان اظهارداشت: «بسیاری از علایق و نیازهای کودکان، ناشی از تأثیرات رسانهها و فضای مجازی است. والدین باید بر کارتونها، بازیها و فیلمهایی که کودک تماشا میکند، نظارت داشته باشند. این محتواها میتوانند تمایلات زودگذر و غیرمنطقی ایجاد کنند که در بلندمدت کودکان را از ارزشهای خانوادگی دور میکند.»
او در پایان گفت: «خانوادهها باید در برابر تأثیرات فرهنگی نامناسب فعالانه عمل کنند و خودشان پیشنهادهای سازندهای برای فرزندانشان ارائه دهند. هدایت علاقه کودکان به طبیعت و حیوانات، اگر در چارچوبی متعادل و معقول انجام شود، هم نیازهای عاطفی آنها را تأمین میکند و هم ارزشهای خانوادگی را حفظ میکند.»
نظر شما